جدول جو
جدول جو

معنی خر دوانیدن - جستجوی لغت در جدول جو

خر دوانیدن
(بَ دَ / دِ شُ دَ)
خر را به دو درآوردن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سر دواندن
تصویر سر دواندن
سر دوانیدن، کسی را معطل و سرگردان کردن و وعدۀ امروز و فردا دادن
فرهنگ فارسی عمید
(حِ کَ دَ)
سر دواندن. امروز و فردا کردن
لغت نامه دهخدا
(دَ زَ دَ)
بزیر جاری کردن چون فرودوانیدن آب، اشک و خون. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(حَ کَ دَ)
با کسی امروز و فرداکردن. به تأخیر انداختن. به دفعالوقت با او گذرانیدن. سر گردانیدن. با وعده دروغ کسی را معطل کردن
لغت نامه دهخدا
تصویری از سر دواندن
تصویر سر دواندن
((سَ. دَ دَ))
کسی را با وعده های دروغ سرگردان کردن
فرهنگ فارسی معین
معطل کردن، مماطله کردن، امروز و فردا کردن، علاف کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد